در ادامه انشای زیبا و ادبی درباره طبیعت زیبا در چهار فصل، تماشای طبیعت و درس هایی که طبیعت به ما می دهد برای نوجوانان قرار داده ایم. با پرشین استار همراه باشید.
طبیعت در حال حرکت است و با حرکت خود چهار فصل زیبا را برای ما نقاشی می کند.
بهار با ناز و خرامان از راه می رسد و با آمدنش زمین از خواب زمستانی بیدار شده و جانی تازه می گیرد و فوران هیجان و انرژی سرشارش باعث می شود تا جوانه های زیبای بهاری به یکباره از دل خاک سر بیرون آورند.
بهار فصل گل هاست، گل های صورتی، سفید، سبزه های شاداب و زیبا. رودها دوباره به جریان می افتند و صدای شرشر آب و نغمه سرایی دلنشین پرندگان در جنگل های سرسبز نوید سالی پربرکت را به ما می دهند.
گویی خداوند فرصتی جدید در اختیار ما قرار داده و می گوید: “از نو شروع کن، حرکت کن و قبل از فرا رسیدن فصل سرما و قبل از دوران پیری و فرسودگی به آن چه برایت مقدر کرده ایم و لایقش هستی جامه عمل بپوشان، مراقب باش دچار سرما نشوی!”
تماشای طبیعت همچون آینه ای زیبا و شفاف راه زندگی من را در برابرم ترسیم می کند، به تابستان که نگاه می کنم تنها شگفتی می بینم و درس هایی که در آن نهفته است … خورشید با تمام نیرویش می تابد و آن ها که ضعیف تر هستند می سوزند و قوی ترها را می رویاند و به میوه و بار می نشاند.
همه چیز در اوج پختگی، همه چیز در کمال رویش، همه آن چه را کاشته اند برداشت می کنند و اوج سخاوت را در زمین، درختان و خورشید می بینی.
ما نیز باید در تابستان زندگی مان گل های وجود خود را به میوه تبدیل کرده و ریشه های خود را داخل زمین محکم کنیم تا استوارتر بایستیم.
پاییز هزار رنگ فرا می رسد که آسمانش غرنده و آفتابش ملایم تر شده است. همه چیز دست به دست هم می دهد تا طبیعت با تکاندن بار و بر و سبک کردن خود، برای زمستان و خوابی چندماهه آماده می شود و در این تکاپوی زیبا هر روزی که به طبیعت نگاه می کنیم رنگی تازه و معجزه ای زیبا نظرمان را جلب می کند.
زمستان نیز خواهد آمد با برف و بوران و سرما، همه چیز به ظاهر خواب و یخ زده می شود اما در دل خاک، دانه ها با دل قرص در انتظارند و می دانند طبیعت هیچگاه عهدش را فراموش نخواهد کرد … آمدن بهار را!
مسیر طبیعت بسیار زیباست و تمام موجودات شیفته این زیبایی بوده و آن را دنبال می کنند اگرچه کسانی هم هستند که می خواهند قوانین و نظم طبیعت را بر هم زده از بین ببرند و غافل از این که با این کار تنها به خودشان آسیب رسانده و راه را برای خود و آیندگان سخت تر می کنند.
انشا درباره توصیف طبیعت برای دانش آموزان پایه دهم
کوه ها یک به یک و استوار در کنار یک دیگر ایستاده اند و ارتفاع بلند و کوتاه قله های شان مناظر شگفتی را پدید آورده است.
سرسبزی و طراوت همه جا را فرا گرفته و طبیعت رخت سبز بر تن کرده و دشت و کوه پوشیده از علف و گل های رنگارنگ است.
هرزگاهی وزش نسیم تن سبزه ها و گل های بی شمار را به رقص در می آورد و انبوه سبزه ها مانند موجی کوتاه به نظر می رسند که از یک طرف شکل گرفته و در طرف دیگر کوه نا پدید می شود و با وزش نسیمی دیگر باز حرکت موج گونه ای دیگر شکل می گیرد.
در یکی از قله ها و در میان لباس سبز رنگ مخملی کوه، تک درختی بلند قامت و کهن ایستاده و پناهگاه امنی برای پرندگان شده است.
درخت پر از برگ های نو و تازه است که با وزش نسیم صدای برگ هایش سکوت کوه را بهم می زند و در همه جا طنین انداز می شود و زیبایی اش را تمام قد به رخ همگان می کشد.
آسمان نیز به رنگ آبی نیلگون در آمده و ابر های سپید مانند تکه های نرم و لطیف پنبه در تمام پهنای آن قابل مشاهده هستند.
جاده ی باریکی کوه ها را به یک دیگر متصل کرده است، جاده ای که یک طرف آن کوه و طرف دیگرش دره است، جاده ای که در نهایت زیبایی خطراتی نیز در دل خود پنهان کرده است.
کمی بالا تر از جاده چشمه ی کوچکی از دل کوه جوشیده و و در عرض جاده جاری شده و پس از گذر از عرض جاده به پایین کوه سرازیر می شود.
فصل شادی پروانه هاست و آن ها با بال های رنگی خود در میان گل ها و سبزه ها پرواز می کنند و گل های صورتی، قرمز، آبی و زرد را می بویند.