مجموعه اشعار زیبا و ناب در مورد جوانی

در ادامه این مطلب مجموعه ای از اشعار زیبا و کوتاه در مورد روزگار جوانی و شعر در وصف جوانی را برای شما ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛

اشعار ناب و زیبا در مورد جوانی
اشعار ناب و زیبا در مورد جوانی

تک ببتی و دوبیتی های جوانی

بر باد رفت در غم و حسرت جوانیم
بی آرزو چه سود دگر زندگانیم

*****

خوشا نو بهاران و فصل جوانی
که بگذشت با دوستان زندگانی

نظام وفا

*****

آزرده جانی را مکش، بی خان و مانی را مکش
مسکین جوانی را مکش، تو هم جوانی، ای پسر

*****

جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

*****

فسانه بود جوانی، فریب بود امید
درون دام حقیقت قرار و تابم نیست

لعبت شیبانی

*****

جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را
نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را

*****

شعر در مورد روزگار

شعرهای کوتاه در مورد روزگار جوانی
شعرهای کوتاه در مورد روزگار جوانی

چه شد صبر و قرارم وایِ بر من
چه بد شد حال زارم وایِ بر من
جوانی رابه پیری هدیه دادم
سیه شد روزگارم وایِ بر من ..

*****

شعر زیبا در مورد جوانی

جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد
وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد

شهریار

*****

به روزگار جوانی درود باد درود
که دوره خوش من دوره جوانی بود

*****

افسوس که ایام جوانـــــــی بگذشت
هنگام نشاط و شادمانی بگذشت
تا چشم گشودیم در این باغ، چو گل
هفتاد و دو سال زندگانی بگذشت

*****

عیش خوش و ایام جوانی همه گوئی
چون بوی گلی بود که همراه صبا بود

*****

دیگر نه شوقی در سرم دارم نه امیدی
یعنی جوانی با غمت از عاشقی پیر است

*****

موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده‌ ام
من جلوه شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ ام

رهی معیری

*****

اشعار روزگار جوانی

من جلوه شباب ندیدم به عمر خویش
از دیگران حدیث جوانی شنیده‌ ام

*****

دریغا از جوانی، صد دریغا
که آن هم روزگاری بود و بگذشت

*****

افسوس که نامه جوانی طی شد
وان تازه بهار زندگانی طی شد
حالی که ورا نام جوانی گفتند
معلوم نشد که او کی آمد کی شد..

*****

جوانی چون سواری بود و بگذشت
به گلزاری بهاری بود و بگذشت

*****

خیال دیدنت چه دلپذیر بود
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد
نیامدی و…
دیر شد….

*****

سحرگه به راهی یکی پیر دیدم
سوی خاک خم گشته از ناتوانی
بگفتم چه گم کرده‌ای اندربن ره‌؟
بگفتا: جوانی‌، جوانی‌، جوانی

*****

شعرهای ناب جوانی

مرا ز هجر تو امید زندگانی کو؟
در آرزوی توام، لذت جوانی کو؟

خواجوی کرمانی

*****

دیگر چه فرقی می کند من پیر باشم یا جوان؟!
وقتی تو باشی تا ته دنیا جوانی می کنم

*****

شباب عمر عجب با شتاب می‌ گذرد
به دین شتاب خدایا شباب می‌ گذرد
شباب و شاهدوگل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می‌ گذرد

*****

پیری و جوانی پی هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم

*****

جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود
دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد

*****

“پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می کند”
کاش بر می گشت آن هم مثل خیلی چیزها

*****

انگار در این همهمه تنها ماندم
از وصف تمام عاشقان جا ماندم
در حسرت آن نگاه زیبا و قشنگ
صد حیف که از جوانی ام وا ماندم

*****

شکرانه زورآوری روز جوانی
آن است که قدر پدر پیر بدانی

سعدی

*****

شعر جوانی کجایی

برخیز و بیا که همزبانی بکنیم
با باده ی ناب تازه جانی بکنیم
در نیمه شبی دور ز چشم اغیار
لب بر لب هم یاد جوانی بکنیم

*****

ای جوانی
رفتی ز دستم، در خون نشستم
جوانی، کجایی؟
چرا رفتی که من با تو عهدی نبستم
غم پیری، نبود دیری، که در هم شکستم
جوانی را ز کف داده‌ ام رایگانی
کنون حسرت برم روز و شب بر جوانی

*****

بر باد رفت در غم و حسرت جوانیم
بی آرزو چه سود دگر زندگانیم
موی سپید بر سر من تاخت ای دریغ
پیچید روزگار کفن بر جوانیم

*****

گر جوانی میکنم پیرانه سر بر من نگیری
شهریارا در بهاران می کند دنیا جوانی

*****

جوانی در درون دل نهفته است
جوانی در نشاط و شور خفته‌ است
چو گم شد از دلت عشق هوسباز
همانا شام پیری گشته آغاز

حسین مسرور

*****

اشعار طولانی در وصف جوانی

مبند دل به حیاتی که جاودانی نیست
که زندگانی ده روزه زندگانی نیست

به چشم هر که سیه شد جهان ز رنج خمار
شراب تلخ کم از آب زندگانی نیست

ز شرم موی سفیدست هوشیاری من
وگرنه نشئه مستی کم از جوانی نیست

جدا بود شکر و شیر، همچو روغن و آب
درین زمانه که آثار مهربانی نیست

ز صبح صادق پیری چه فیض خواهم برد؟
مرا که بهره به جز غفلت از جوانی نیست

برون میار سر از زیر بال خود صائب
که تنگنای فلک جای پرفشانی نیست

صائب تبریزی

*****

عمر از کف رایگانی می رود
کودکی رفت و جوانی می رود
این فروغ نازنین بامداد
در شبانی جاودانی می رود
این سحرگاه بلورین بهار
روی در شامی خزانی می رود
چون زلال چشمه سار کوه ها
از بر چشمت نهانی می رود
ما درون هودج شامیم و صبح
کاروان زندگانی می رود

شفیعی کدکنی

*****

شعر نو در مورد جوانی

نشسته ام به پنجره نگاه میکنم
دریچه آه میکشد..
تو از کدام راه میرسی ؟
خیال دیدنت چه دلپذیر بود..
جوانی ام در این امید پیر شد
نیامدی و دیر شد….

هوشنگ ابتهاج

*****

شعر جوانی شهریار

پیرم و گاهی دلم یاد جوانی می‎ کند
بلبل شوقم هوای نغمه‎ خوانی می ‎کند

همتم تا میرود ساز غزل گیرد به دست
طاقتم اظهار عجز و ناتوانی می ‎کند

بلبلی در سینه می‎ نالد هنوزم کاین چمن
با خزان هم آشتی و گل‎ فشانی می ‎کند

ما به داغ عشقبازی‎ ها نشستیم و هنوز
چشم پروین همچنان چشمک ‎پرانی می ‎کند

نای ما خاموش ولی این زهره ‎ی شیطان هنوز
با همان شور و نوا دارد شبانی می‎ کند

گر زمین دود هوا گردد همانا آسمان
با همین نخوت که دارد آسمانی می‎ کند

سال ها شد رفته دمسازم ز دست اما هنوز
در درونم زنده است و زندگانی می ‎کند

با همه نسیان تو گویی کز پی آزار من
خاطرم با خاطرات خود تبانی می‎ کند

بی‌ ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولی
چون بهاران می‎رسد با من خزانی می ‎کند

طفل بودم دزدکی پیر و علیلم ساختند
آنچه گردون می ‎کند با ما نهانی می ‎کند

میرسد قرنی به پایان و سپهر بایگان
دفتر دوران ما هم بایگانی می‌ کند

شهریارا گو دل از ما مهربانان مشکنید
ور نه قاضی در قضا نامهربانی می‎ کند

شهریار

*****

چون چشم گشوده ام به صد بار
روز از نو و روزی از نو ای یار

هر دم که فرو برم نفس را
این لحظه گذر کند چه بسیار

هر سال چو سال نو شود باز
عمرم گذرد ولی به تکرار

از شور و جوانیم چه گویم
پیری بشود بر آن پدیدار

افسوس که عمر ما هدر رفت
در حسرت نوگلی وفادار

از گرمی جام باده گویم
نه مست کند مرا نه هشیار

این قامت من ز غم دو تا شد
مخمور و خمیده پای دیوار

چون چشم به ره نشانده ما را
دل بسته به یاد روز دیدار…

*****

جوانی چنین گفت روزی به پیری
که چون است با پیری ات زندگانی

بگفت اندر این نامه حرفی است مبهم
که معنیش جز وقت پیری ندانی

تو بِهْ کز توانایی خویش گویی
چه می‌ پرسی از دوره ناتوانی؟

جوانی نکو دار کاین مرغ زیبا
نمانَد در این خانه استخوانی

متاعی که من رایگان دادم از کف
تو گر می‌ توانی، مَدِه رایگانی

چو سرمایه‌ ام سوخت، از کار ماندم
که بازی است بی مایه بازارگانی

از آن بُرد گنج مرا، دزد گیتی
که در خواب بودم گهِ پاسبانی

پروین اعتصامی

در ادامه بخوانید : شعر در مورد موی سپید

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده