انشا زیبا و خواندنی درباره ی بهترین خاطره زندگی من چیست؟ برای دانش آموزان پایه پنجم دبستان
فکر می کنم تمام روز هایی که قبل از بیماری کرونا داشتم بهترین خاطرات من بودند حتی روز هایی که عادی بودند و اتفاق خاصی در آن نمی افتاد.
در آن روز ها بدون این که ترسی از بیماری داشته باشم به راحتی می توانستم به مدرسه، مهمانی، پارک، تفریح و مسافرت بروم و دوستانم را ببینم و با آن ها بازی کنم، می توانستم به خانه ی پدر بزرگ و مادر بزرگم بروم و آن جا خوش بگذرانم و غذا های خوشمزه ای که مادربزرگ فقط برای من آماده می کرد را بخورم و لذت ببرم.
در مدرسه می توانستم خوارکی هایم را با دوستانم شریک شوم و دست آن ها را بگیرم و حتی بغل شان کنم، در آن روز ها مجبور نبودم ماسک بزنم چون وقتی ماسک می زنم اذیت می شوم اما الان به خاطر سلامت خودم و دیگران باید از ماسک استفاد کنم و حتی وقتی بیرون هم می روم مثل روز های قبل از کرونا به من خوش نمی گذرد.
الان همه ی آن خاطره ها به نظرم بهترین خاطره های من هستند حتی روز هایی که پدر و مادرم مرا به خاطر اشتباهات و شیطنت هایم دعوا می کردند و یا وقتی که با دوستانم دعوا و قهر می کردم هم خوب بود.
دوست دارم خاطرات خوب روز هایی که هنوز کرونا نیامده بود دوباره تکرار شود و ما بتوانیم باز هم مثل قبل راحت زندگی کنیم می دانم که یکی از آرزو های همه ی ما بچه ها و بزرگ تر ها هم همین است.
از خدای مهربان می خواهم به ما آدم ها کمک کند تا دارو و یا واکسن این مریضی را بسازیم در آن صورت می توانیم باز هم راحت تر زندگی کنیم، به مدرسه،پارک، مهمانی و عروسی برویم و بدون این که از ویروس بترسیم خوش بگذرانیم.
