دو انشای زیبا و جدید درباره معلم، توصیف شخصیت و شغل معلمی و سپاس معلم من برای پایه سوم تا هشتم
انشای کودکانه درباره معلم
به نظر من معلم هم مثل مادر و در حقیقت مادر دوم ما است، او به ما خواندن و نوشتن یاد داده است تا ما بتوانیم درس بخوانیم و پیشرفت کنیم.
یادم هست وقتی کلاس اول بودم و اولین املای خودم را نوشتم معلم عزیزم پایین برگه ام نوشت:
“عزیزم از این که توانستم با یاری خداوند نوشتن اولین کلماتی که مادرت گفتن آن ها را به تو آموخته بیاموزم خوشحالم، موفق باشی.” و من با دیدن این جمله خیلی ذوق زده شدم.
من خوب می دانم همه معلم ها صبور هستند و با حوصله زیاد زحمت می کشند تا دانش آموزان چیزهای جدید یاد بگیرند.
آن ها چشم ما را به دنیای جدید باز می کنند، آن ها فداکار و سخت کوش هستند و در برابر دانش آموزان که گاهی با شیطنت کردن و درس نخواندن آن ها را اذیت می کنند محبت و حوصله زیادی دارند.
آموزگاران زحمت می کشند و می دانند یک روز ثمره زحمت خود را خواهند دید، وقتی که ما در آینده ای نه خیلی دور موفقیت های زیادی به دست آوریم و در زندگی پیشرفت کنیم و به فرد مفیدی در جامعه تبدیل شویم.
گاهی ما دانش آموزان از این که معلم از ما امتحان می گیرد یا تکلیف می دهد ناراحت می شویم اما اگر خوب فکر کنیم می بینیم که همه این ها برای پیشرفت و موفقیت ما لازم هستند.
ما می دانیم سخت گیری های معلمان به سود ما است زیرا او مانند مادری است که به خاطر محبت زیاد گاهی به ما سخت می گیرد تا آن چیزهایی که باید یاد بگیریم اما در یاد گرفتن آن ها کوتاهی می کنیم را زودتر یاد بگیریم.
معلم عزیزم! از شما سپاسگزارم و به خاطر زحمات فراوانی که برای ما می کشید دست شما را می بوسم. برای شما بهترین ها را در زندگی تان آرزو می کنم و امیدوارم خدا شما را همیشه سلامت نگه دارد و شادی زیادی به زندگی شما بدهد. دوستت دارم.
انشا درباره شغل معلمی
بی شک معلم هدیه ارزشمند خداوند است و شغل معلمی شغلی بسیار دشوار است. همه ما شنیده ایم که می گویند “معلمی شغل انبیاست” اما این جمله مشهور معانی زیادی پشت خود دارد و بی دلیل گفته نشده است.
معلم تنها خواندن و نوشتن به دانش آموزان یاد نمی دهد بلکه به آن ها درس زندگی می دهد، یاد می دهد که چگونه در فراز و نشیب های زندگی و در تلخی ها و شکست هایش دوباره بلند شوند و عزم خود را جزم کرده و با روحیه قوی به حرکت ادامه دهند.
معلم درس ایثار و عشق و فداکاری می آموزد. او دلسوز است همچون مادر و با هیبت است همچون پدر و نگران آینده تک تک فرزندانش.
معلم همچون چراغی در دل تاریکی ها است که ما را راهنمایی می کند تا از نادانی و جهل خارج شده و به سوی دنیای روشن علم و آگاهی حرکت کنیم. آری معلمی شغل انبیاست، شغلی که لازمه اش صبر و فداکاری و دلسوزی است.
این معلم است که ما را از کودکی به گونه ای پرورش می دهد تا در دوران جوانی بتوانیم محکم و سربلند در جامعه زندگی کنیم.
این معلم است که در دنیای کوچک یک کلاس، دنیای بزرگ را برای ما ترسیم می کند و هر روز قهرمان شدن را به ما یاد می دهد.
این معلم است که ما را که در ابتدا همچون نهالی کوچک و ضعیف هستیم با محبت و ایثار خود آبیاری کرده تا به درختی تنومند تبدیل شویم و من امیدوارم روزی میوه شیرین این درخت را، که همانا موفقیت و تبدیل شدن به فردی مفید در جامعه می باشد به باغبان مهربانم تقدیم کنم.
می دانم تنها چیزی که می تواند اندکی از زحمات بی دریغ معلمان را جبران کند همین پیروزی و موفقیت در زندگی است. به امید آن روز …
