انشا خواندنی و زیبا درباره ربات پیشخدمت برای دانش آموزان پایه نهم
ربات پیشخدمت را فقط در فیلم ها دیده بودم اما آن روز زمانی که وارد رستوران شدیم و منتظر آمدن سالن دار بودیم تا سفارش هایمان را بگیرد یک ربات کنار میزمان سبز شد و منو را به دست مان داد.
ما همگی با دهانی باز و شگفت زده به او زل زده بودیم و او چند بار تکرار کرد: سفارش خودتون رو بفرمایید.
بالاخره با این ماجرا کنار آمدیم و هر یک سفارش خود را اعلام کردیم و بعد رفتن ربات پیشخدمت را با تعجب نگریستیم، تا آن لحظه هیچ کدام از ما ربات پیشخدمت ندیده بود.
مدتی طول کشید تا او با همان چهره ی ماشینی اش غذاهایمان را بیاورد و بعد به ترتیب آن ها را روی میز چید و باز هم ما را در شگفتی تنها گذاشت تا غذا هایمان را بخوریم.
آن روز فکر کردم چقدر خوب است که برخی از کار های سخت و طاقت فرسا را به ربات های پیشخدمت می سپارند و آن ها می توانند بدون خستگی و خرابی ساعت ها کار کنند و مشکلی هم نداشته باشند.
مثلا ربات هایی که بتوانند کارهای خدماتی بیمارستان را انجام دهند در این صورت انسان ها مجبور نیستند به صورت مستقیم با زباله ها و آلودگی های بیمارستانی در ارتباط باشند.
یا ربات هایی که در هتل ها کار می کنند و جای پیشخدمت های هتل ها را می گیرند یا حتی ربات های پیشخدمتی که در هواپیما ها یا قطار ها کار مسافران را انجام می دهند.
بعد فکر کردم چقدر خوب می شد اگر در خانه ی ما یک ربات پیشخدمت وجود داشت، آن ربات می توانست تمام کارهای روزمره ی ما که مربوط به نظافت، پختن غذا و جمع و جور کردن خانه بود را انجام دهد و ما هیچ کدام مجبور نبودیم این کارها را روزانه تکرار کنیم و وقت و انرژی خود را برای آن ها به هدر بدهیم.
