انشای ساده و ادبی درباره فقر و ثروت برای دانش آموزان پایه دهم
برای مقایسه ی ثروت و فقر، و ثروتمند و فقیر هیچ کلامی را زیباتر از سخن سعدی نیافتم که می گوید:
مرغ بریان به چشم مردم سیر /کم تر از برگ تره بر خوان است ( خوان به معنی سفره)
وآن که را دستگاه و قوت نیست/شلغم پخته مرغ بریان است
فقیر قدر کوچک ترین داشته ها و چیز های که به دست می آورد را می داند و کم ترین چیز ها در نظرش بزرگ و ارزشمند جلوه می کند اما ثروتمند بیش تر اوقات داشته ها و نعمت هایی که خداوند متعال در اختیار ش گذاشته را فراموش می کند و آن ها را ناچیز می شمارد و تنها زمانی به ارزش واقعی آن ها پی می برد که چیزی را از دست داده باشد.
اما ثروتمندانی هم هستند که سخاوتمندانه از ثروت و دارایی خود برای کمک به دیگران استفاده می کنند و از این طریق خدا را سپاس می گویند که به آن ها توانایی کمک به دیگران را بخشیده است.
و البته فقیرانی هم وجود دارند که به علت فقر درگیر مشکلات زیادی می شوند و چه بسا به راه بد کشیده شده و راهی برای نجات و رهایی خود پیدا نمی کنند.
داشتن ثروت مادی به اندازه ی ظرفیت انسان برای هر شخصی ضروری است و تنها مسئله ای که انسان باید به آن توجه کند استفاده ی درست از ثروتی است که خداوند متعال و مهربان در اختیار او گذاشته است.
البته به جز ثروت مادی، هر انسانی دارای ثروت معنوی و یا بی نصیب از آن می باشد، مثلا برخی از انسان ها در علم و دانش، اخلاق و ادب، فرهنگ و … ثروتمند هستند که بسیار ارزشمند تر از داشتن ثروت مادی است اما برخی با وجود داشتن ثروت مادی از ثروت های معنوی چیزی نصیب شان نشده و از این بابت فقیر هستند.
به همین علت در حدیثی اشاره شده است که انسان باید در امور معنوی مانند دانش و ایمان و… به اشخاص بالاتر از خود نگاه کرده و تلاش کند در امور معنوی خود را به آن ها برساند و در امور مادی به کم تر از خود توجه کند و قدر داشته های خود را بداند و سپاس گذار خداوند باشد.