در ادامه این مقاله گزیده ای از دیالوگ های ماندگار فیلم راننده تاکسی با بازی بازیگرانی همچون رابرت دنیرو و جودی فاستر را ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛
فیلم راننده تاکسی از آثار مشهور مارتین اسکورسیزی محصول سال 1976 است.
این فیلم داستان یک مرد جوان تنها را روایت می کند که به دلیل ابتلا به بی خوابی مزمن، شب ها به عنوان راننده تاکسی در سطح شهر کار می کند و با بعد تاریک و جنایت های شهر نیویورک بیشتر آشنا می شود.
آیریس: تا حالا درباره آزادی زن ها چیزی نشنیدی؟
تراویس بیکل: منظورت از آزادی زن ها چیه؟ تو یه دختر جوونی، باید توی خونه باشی، باید لباس خوب بپوشی، با دوستات بری بیرون، بری مدرسه، می دونی … از این جور چیزا
*****
افسر پرسنل: می خوای شبا بالای شهر کار کنی؟ محله برونکس جنوبی؟ هارلم؟
تراویس بیکل: من هر وقت و هر جا کار می کنم
افسر پرسنل: توی تعطیلی یهودیا هم کار می کنی؟
تراویس بیکل: هر وقت و هر جا
*****
تراویس بیکل: منتظرم تا آفتاب بزنه!
*****
تراویس بیکل: دوازده ساعت کار، با این حال هنوز نمی تونم بخوابم، لعنت بهش … روزا میان و میرن … اونا تموم شدنی نیستن. همه چیزی که توی زندگی نیاز داشتم این بود که یه جایی برای رفتن داشته باشم
*****
آیریس: به نظرم … سرطان ها بهترین عشاق رو می سازن
*****
تراویس بیکل: تنهایی توی کل زندگیم همه جا دنبالم بوده، توی بارها، ماشین ها، پیاده روها، فروشگاه ها، همه جا. هیچ راه فراری نیست، من مرد تنهای خدا هستم!
*****
تراویس بیکل: از خدا به خاطر بارونی که زباله ها و آشغالا رو از پیاده روها پاک کرد ممنونم!
*****
اسپورت: اوه عزیزم! نمی خوام از کاری که می کنی خوشت بیاد. اگه کاری که می کنی رو دوست داشته باشی دیگه زن من نیستی
*****
تراویس بیکل: همه حیوونا شب ها میان بیرون
*****
تراویس بیکل: تو همون قدر سالم هستی که احساس می کنی هستی
*****
تراویس بیکل: پاکه، واقعا پاکه، درست مثل وجدان من!
*****
اسپورت: تو پسر با مزه ای هستی اما ظاهر همه چیز نیست
*****
ویزارد: یه شغل پیدا می کنی و تبدیل به شغلت می شی
*****
سناتور چارلز پالانتین: ما توی یه دو راهی در تاریخ با هم ملاقات می کنیم
