دیالوگ های ماندگار و معروف فیلم قیصر

در ادامه این مقاله گزیده ای از بهترین دیالوگ های فیلم قیصر با بازی بهروز وثوقی در نقش قیصر، ناصر ملک مطیعی در نقش فرمون، جمشید مشایخی در نقش خان دایی، بهمن مفید در نقش میتی و پوری بنایی در نقش اعظم را ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛

دیالوگ های فیلم قیصر
دیالوگ های فیلم قیصر

قیصر : ما که دنیامون شده آخرت یزید

*****

قیصر : اه خان‌ دایی تو آدمو مایوس می‌ کنی. اگه قرار روزگاره که آدم پیر بشه دلش کوچیک بشه،
ای خدا منو هیچ وقت پیر نکن چون حوصلشو ندارم.

خان‌ دایی : تو چی می‌ دونی! آدم هر چی پیرتر می‌ شه به خدا نزدیک‌ تر می‌ شه. تو هنوز جوونی، داغی.
از اون خون کیف می‌ کنی. اما من نه! تو، تو یه بچه‌ ای.

قیصر : من بچم، آره. من خیلیم بچم. واسه اینه که هر کی تو گوشم بزنه می‌زنم تو گوشش.
اما تو چی؟ تو دلت می‌خواد تو گوشت که بزنن بگی من پهلوونم.
پهلوون هم باید افتاده باشه. تو گوشش که می‌زنن سرشو بندازه پایین از دیفار رد شه.

*****

قیصر : من فقط دو تا گیر کوچیک دارم.
یکی این که به ننه مشدی قول دادم ببرمش زیارت،
یکیام اینکه یه جوری مهرمو از دل اعظم بیارم بیرون. همین و همین!

*****

قیصر : تو چرا این ریختی شدی؟ کی زدتت؟

میتی : قصه‌ اش درازه.

قیصر: کجا؟

میتی : هیچی بابا، من بودم، حاجی نصرت، رضا پونصد، علی فرصت، آره و اینا خیلی بودیم، کریم آقامون هم بود.

قیصر : کریم؟! کدوم کریم؟

میتی : کریم آق منگل، میش ناسیش؟آره؟ از ما نه، از اونا آره، که بریم دوا خوری. تو نمیری به موت قسم اصلا ما تو نخش نبودیم، آره نه گاز دنده دم هتل کوهپایه دربند اومدیم پایین، یکی چپ یکی راست یکی بالا یکی پایین جور شد رو تخت نشسته بودیم داشتیم می‌خوردیم. اولی رو رفتیم بالا به سلامتی رفقا لول لول شدیم، دومی رو رفتیم بالا به سلامتی جمع پاتیل پاتیل شدیم سومی رو اومدیم بریم بالا آشیخ علی نامرد ساقی شد.

گفت بریم بالا، مام رفتیم بالا. گفت به سلامتی میتی؛ تو نمیری به موت قسم خیلی تو لب شدم؛ این جیب نه اون جیب نه تو جیب ساعتی ضامن‌ دار اومد بیرون ررررفتم اومدم دیدم کسی نیست همه خوابیدن، پریدم تو اوتول اومدم دمه کوچه مهران بغل این نرقه فروشیه اومدم پایین دیدم یه سروکل میزونیه، این جوریه، زد بهم افتادم تو جوب، گفتم هته ته! گفت افت! یکی گذاشت تو گوشم، گفتم نامرداش، دومی رو زد از اولی قایم‌ تر زد، دستمو کردم تو جیبم که برمو بیام چشام باز کردم دیدم تو مریض‌ خونه روسام.

حالا ما به همه گفتیم زدیم، شمام بگین زده، آره، خوبیت نداره. واردین که!

*****

قیصر : این نظام روزگاره… یعنی این روزگاره دایی. نزنی میزننت

*****

فرمون : ولم کن ننه، بحث ناموسه…
من نکنم قیصر این بازارچه رو به خون میکشه اما قبل از اون خودم کارو تموم می کنم.

*****

اعظم : میوه تو عزا طعم نداره

*****

فرمون : قیصر! کجایی که دااشتو کشتن

*****

قیصر : خان دایی این پیرهن خونی رو بده به ننم.
بگو خوب بوش کنه تا داغ دلش آروم بگیره…
بگو قیصر گفت دو تا دیگه هم برات میارم!

*****

قیصر : دولت اونا رو دستگیر می کنه، درسته…
سزاشون رو هم میده، درسته… اما می دونی چی میشه ننه؟
اه…دِ اصلا تو چی می دونی ننه…!؟

در ادامه بخوانید : دیالوگ های فیلم جزیره شاتر

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده