در ادامه این مقاله گزیده ای از دیالوگ های زیبای فیلم کازابلانکا با بازی هامفری بوگارت، اینگرید برگمن، پل هنرید و کلود رینس را ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛
برگر : ما پنج بار خواندیم که شما کشته شده اید، در پنج مکان مختلف.
ویکتور لازلو : همانطور که می بینید هر بار درست بود.
*****
سروان رنو : کارل، ببین سرگرد اشتراسر یه میز خوب داره.
کارل : من قبلا بهترین ها را به او داده ام،
چون می دانم آلمانی است و به هر حال این کار را می کنم.
*****
ریک بلین : لویی، من فکر می کنم این آغاز یک دوستی زیباست.
*****
ویکتور لازلو : به جنگ خوش آمدید.
این بار می دانم طرف ما پیروز خواهد شد.
*****
الزا : کاش اینقدر دوستت نداشتم.
*****
ایلزا : من مطمئن نیستم که تو مثل قبل باشی. بزار ببینم آخرین باری که ما همدیگه را ملاقات کردیم…
ریک بلین : لا بیلا آرورا بود.
الزا : چه خوب یادته، اما در واقع اون روزی بود که آلمانی ها پاریس را اشغال کردن.
ریک بلین : نمی تونی اون روز را فراموش کنی؟
الزا : نه
ریک بلین : منم همه جزئیات اون روز را خوب یادمه،
آلمانی ها لباس خاکستری پوشیده بودن و تو لباس آبی.
*****
ریک بلین : تا حالا فکر کردی که این همه ارزشش را داره؟
منظورم همان چیزی است که شما برای آن می جنگید.
*****
الزا : خیلی دوستت دارم. و از این جنگ خیلی متنفرم.
*****
اوگارت : تو از من خوشت نمیاد، مگر نه؟
ریک : اگر به تو فکر می کرد، قطعا این کار را می کردم.
*****
ریک بلین : من تنها هدفی هستم که به آن علاقه مندم.
*****
سرگرد اشتراسر : شما اهل کدوم کشور هستید؟
ریک بلین : من یه شراب خوار هستم.
سروان رنو : این باعث می شه ریک یه شهروند جهانی باشه.
*****
یوان : دیشب کجا بودی؟
ریک بلین : این خیلی وقت پیشه یادم نیست.
یوان : امشب می بینمت؟
ریک بلین : من هیچ وقت زودتر برای کاری برنامه ریزی نمی کنم.
*****
ویکتور لازلو : هر یک از ما سرنوشتی داریم چه خوب و چه بد.
*****
ریک به الزا : پاریس همیشه با ماست!
*****
ریک بلین : برو جلو و شلیک کن. اینجوری به من لطف می کنی
*****
ریک بلین : من به خاطر آب به کازابلانکا آمدم.
سروان لویی رنو : آب؟! ما توی یک بیابان هستیم!
ریک بلین : من اطلاعات غلطی داشتم.
*****
اوگارت : می دونی ریک، من دوستان زیادی در کازابلانکا دارم
اما به هر حال فقط به این دلیل که از من خوشت نمیاد،
تنها کسی هستی که به او اعتماد دارم.
*****
الزا : این صدای چی بود. صدای قلب من بود؟
ریک : نه این صدای توپ های جدید آلمانیه که دارن هر لحظه به پاریس نزدیک تر میشن.
*****
الزا به سم : یک بار دیگه بزن سم. بخاطر قدیما
*****
ریک : بزار دنیا نابود بشه. همه از این فلاکتی که درش هستن خلاص می شن!