10 شعر کودکانه کوتاه در مورد خدا برای پیش دبستانی ها

در ادامه این مقاله مجموعه اشعار کودکانه خدای مهربان و خدا جونم تشکر، کوتاه و زیبا برای دانش آموزان، کودکان و بچه های پیش دبستانی را ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛

شعر کودکانه خدا جونم تشکر
شعر کودکانه خدا جونم تشکر

من خدا را دیدم امروز
توی بارانی که بارید

روی گلبرگ گلی که
شادمانی کرد و خندید

من خدا را بو کشیدم
توی عطر پاک یک گل

من شنیدم نام او را
در صدای شاد بلبل

من خدا را می نویسم
توی قلبم شاد و خندان

او همیشه پیش ما هست
توی ابر و باد و باران

*****

ای نام تو بهترین سرآغاز
بی نام تو نامه کی کنم باز
ای یاد تو مونس روانم
جز نام تو نیست بر زبانم
هم قصه نانموده خوانی
هم نامه نانوشته خوانی
از ظلمت خود رهائیم ده
با نور خود آشنائیم ده

*****

شکر خدا
شکر می‌ کنم خدا
هر کجا فقط تو را
مهربان تر از همه
ای امید قلب ما
ای که آفریده‌ای
ابر و باد و آسمان
آفریدۀ تو هست
این جهان و آن جهان

*****

با این دو دست کوچکم
دست می‌ برم پیش خدا

با دل پاک و روشنم
دعا کنم، دعا، دعا

باز ای خدای مهربان
بشنو دعاهای مرا

دعا برای مادرم
دعا به شادی بابا

به خانه‌ ها صفا بده
به جان ما وفا بده

شاعر: پروین دولت‌ آبادی

*****

شعر کودکانه خدا چه مهربونه
شعر کودکانه خدا چه مهربونه

خدای خوب و مهربان
داده به ما گوش و زبان
بخشیده ما را دل و جان
چشم و سر و دست و دهان
او داده ما را عقل و هوش
او داده ما را آب و نان
از لطف نعمت های او
ما زنده ایم و پر توان

*****

به نام خدا
به نام خداوند رنگین کمان
خداوند بخشنده ی مهربان
خداوند سنجاقک رنگ رنگ
خداوند پروانه های قشنگ

خدایی که آب و هوا آفرید
درخت و گل و سبزه را آفرید
خدایی که از بوی گل بهتر است
صمیمی تر از خنده ی مادر است

خدایا به ما مهربانی بده
دلی ساده و آسمانی بده
دلی صاف و بی کینه مانند آب
دلی روشن و گرم چون آفتاب

*****

به مادر گفتم آخر این خدا کیست؟
که هم در خانه ما هست و هم نیست

تو گفتی مهربانتر از خدا نیست
دمی از بندگان خود جدا نیست

چرا هرگز نمی آید به خوابم
چرا هرگز نمی گوید جوابم

نماز صبحگاهت را شنیدم
تو را دیدم خدایت را ندیدم

به من آهسته مادر گفت: فرزند
خدا را در دل خود جوی یک چند

خدا در بوی و رنگ گل نهان است
بهار و باغ و گل از او نشان است

خدا در پاکی و نیکیست فرزند
بود در روشنایی ها خداوند

*****

خدایا شکر نعمت غرق نعمت
هزاران صد کرور دادی به رحمت

اگر شاکر نباشم ظلم و بی داد
نمودم بر همه ای داد و بی داد

زمین و آسمان خورشید و مهتاب
ز کوه و دشت و دریا ؛ روح بی تاب

ترا دارم سپاس ای شاه خلقت
به لطف تو خدا نیست حال نقمت

*****

شعر کودکانه درباره خدا
شعر کودکانه درباره خدا

یاد خدا
یه روز دلم گرفته بود کنج اتاق نشستم
با دلی پر ز غصه زانو بغل گرفتم
اشکای دونه دونه می ریخت به روی گونه

دلم که بیقرار بود هی می گرفت بهونه
رفتم وضو گرفتم رو به خدا نشستم
گفتم خدا، مهربونی درد منو تو میدونی
از غصه ها بکن رها این دل بی تاب مرا
دلم که بیقرار بود میون سینه لرزید
از اون بالا بالاها نوری به قلبم تابید
اندوه و بیقراری پا به فرار گذاشتند

به جاش امید و شادی تو قلبم پا گذاشتند
یاد خدا به دلها امید میده با شادی
با یاد اون مهربون از رنج وغم، آزادی

*****

شکر می کنم ای خدا هر کجا فقط تو را
مهربان تر از همه ای امید قلب ها

آری افریده ای ابر و باد و آسمان
آفریده ی تو هست این جهان و آن جهان

می روم به راه راست راه خوب و روشنی
دور و گم نمی شوم چون همیشه با منی

در ادامه بخوانید : انشا درباره خدا

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده