25 متن در مورد سرنوشت تلخ و غمگین

در ادامه مجموعه ای از متن و جملات کوتاه در مورد سرنوشت تلخ، بد و غمگین را گردآوری کرده ایم که می توانید در شبکه های اجتماعی استفاده کنید، با پرشین استار همراه باشید.

متن در مورد سرنوشت تلخ و غمگین
متن در مورد سرنوشت تلخ و غمگین

به سرنوشت بگویید
اسباب بازی هایش بی جان نیستند
آدم اند
می‌شکنند آرام تر

*****

تو
انتخاب من نبودی
سرنوشتم بودی
تنها انگیزه ی ماندنم
در این زندگی بی اعتبار

*****

من ازنگاه کلاغی که رفت فهمیدم
که سرنوشت درختان باغمان تبر است…

*****

صورت آرزوهام کبوده
چه دست سنگینی داشت سرنوشت !

*****

من به تقدیر رو زدم اما سرنوشت دو خط موازی بود

*****

گفت خیلی می ترسم؛
گفتم چرا؟
گفت چون از ته دل خوشحالم…
این جور خوشحالی ترسناک است…
پرسیدم آخه چرا؟
جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد
سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!

*****

بی تو من ماندم و این خانه و این سرنوشت
بی تو من دیگر نمیدانم چه باید گفت و چه باید نوشت…

*****

آن لحظه
که شعر تولد می یافت
آن لحظه ناب از تو گفتن بود
صد بار طعنه ها را شنیده ام
باز اما
سرنوشتم
سرودن
بود

*****

سرنوشت ننوشت، گر نوشت بد نوشت…

*****

فرقی نمی کند که چگونه… چرا ، ولی
تقدیر و سرنوشت به کام دلم نشد…

*****
ماهی تنهای تنگم ،کاش دست سرنوشت
برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش!

*****

کاش میشد
آدمیزاد که به ته خط رسید
مثل ساعت شنی برعکسش کرد
و فرصت دوباره به او داد
کاش میشد پایان های تلخ راخط زد
و تمام داستان ها را با فصلی
خوش به اتمام رساند
کاش میشد فقط لحظه ای
قلم سرنوشت به دستان من می افتاد
تا برای پدرم قدری جوانی
و برای مادرم دلی خوش را قلم بزنم
و برای خودم
تنها دیدار مجدد تو را
راستی چرا کاش ها سبز نمی شوند

*****

کاش می شد ، کاش میشد سرنوشت را ،
از سرنوشت کاش می شد اندکی تاریخ را ،
بهتر نوشت کاش می شد پشت پا زد بر تمام
زندگی کاش می شد داستان عمر خود
را گونه ای دیگر نوشت

*****

اگر کوهم…!
خراب از قصهء فرهاد خواهم شد…
کنار نام اهلِ عشق من هم یاد
خواهم شد..
دلیل از من مخواه…
از سرنوشت پیله ها پیداست
که از زندان…
دنیا عاقبت…
آزاد خواهم شد…

فاضل نظری

*****

دلم برای تو تنگ است
و این را نمی‌ توانم بگویم
مثل باد که از پشت پنجره‌ ات می‌ گذرد
و یا درخت‌ ها که خاموش‌ اند
سرنوشت عشق گاهی سکوت است

*****

سرنوشت دل من
زندگی‌نامه انسانی‌ست
که لبش دوخته‌اند
زنده‌اش سوخته‌اند
و به دارش زده‌اند . . .

*****

چه باید کرد
وقتی سرنوشت
خیلی پُر زور تَر
از من
و امثال من است

*****

سهم من اززندگانی هیچ بود,دل به هرکس خوش
نمودم پوچ بود,رنج غربت به تن خسته نشست,
دردتنهائی عمرم راشکست,روزگارم
برخلاف آرزوهایم گذشت,یک شبی
عاشق شدم یک عمرپشیمانی گذشت,
سرنوشت دیگران عبرت نشد,
خودشدم عبرت برای دیگران!

*****

صورت آرزوهایم کبود است
عجب دست سنگینی داشت
سرنوشت

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده