در ادامه این مطلب مجموعه ای از متن و جملات تیکه دار حکایت خیلیاست را برای شما ارائه کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛
متن نوشته حکایت خیلیاست برای پروفایل
خر رو تو قصر هم ببری باز میره تو طویله
حکایت خیلی هاست
*****
به کاکتوس که زیاد آب بدی
پژمرده میشه
حکایت محبت کردن به یه سری از آدمای زندگیمونه
*****
عقاب تو اوج آسمون ها توی سکوته
اونوقت طوطی توی قفس حرف میزنه
حکایت خیلیاست
*****
رنگ سیاه رو هر چقد که بشوری
سفید نمیشه
حکایت خیلیاست
*****
مامان بزرگم حرف قشنگی میزنه، میگه :
هوا که خنک میشه
درخت هایی که سایه می انداختن فراموش میشن
حکایت خیلیاست
*****
گوسفند فکر می کنه
رفیق صمیمیش چوپانه
اما چوپان رفیق صمیمیش قصابه
حکایت خیلیاست
*****
جملات تیکه دار حکایت خیلیاست
به گل آب میدیم
خارا تیز می شن
حکایت خیلیاست
*****
برگ از درخت خسته میشه
پاییز رو بهونه می کنه
حکایت خیلیاست
*****
زندگی ما آدم ها حکایت یخ فروشی است
که از او پرسیدند فروختی
گفت
نخریدند ولی تمام شد
*****
حال نداری ثواب کنی
گناه نکن
حکایت خیلی هاست
*****
وقتی تو میدون اسب نباشه
خر هم می تونه به خط پایان برسه
حکایت خیلیاست
*****
یارو می خواست اسبشو حرص بده
سوار خر می شد
حکایت خیلی هاست
*****
گشنگیت باعث شد
املتو چلو کباب ببینی
حکایت خیلیاس
*****
متن تیکه دار حکایت خیلیاست
دیدی وقتی دستت رو با کاغذ می بری
بیشتر می سوزه و از فکرت بیرون نمیره
اما مثلا وقتی با چاقو میبری
بعد چند دقیقه فراموش می کنی
در واقع کاغذ از چاقو برنده تر نیست
فقط تو انتظار آسیب دیدن از کاغذ رو نداشتی
حکایت بعضی آدما هم دقیقا همینه
*****
کلاغ و ادعای عقاب بودن
حکایت خیلیاست
*****
دهنش بازه
ولی مغز نداره
حکایت خیلی هاست
*****
متن حکایت خیلیاست برای استوری
خر تا هنگ کرد
ادعای فرهنگ کرد
حکایت بعضیاست
*****
آفتابه از طلام باشه
آخرش جاش گوشه ی توالته
حکایت خیلی هاست
*****
خورشید رو فروختن
باهاش شمع خریدن
حکایت خیلیاست
*****
ظاهرش با خدا
باطنش یاخدا
حکایت خیلیاست
*****
هولش دادم روشن که شد رفت
حکایت خیلی هاست
*****
بشکه ی خالی
بلندترین صدا رو ایجاد می کنه
حکایت خیلیاست
*****
با آفتابه آب می خوردن
لیوان دادیم دستشون
حالا با آب معدنی واسمون کلاس میذارن
حکایت خیلیاست
*****
بعضی از دست ها فقط دلسوزی می کنند
گره ای باز نمی کنند
حکایت خیلیاست
*****
بعضی ها رو آدم حساب نکن
جفتک میندازن
حکایت خیلی هاست
*****
عاشق شکلاته
اما هر وقت لواشک می بینه
دهنش آب میوفته
حکایت خیلیاس
*****
کلاغه هر کار می کرد خوشگل نمی شد
هرجا می رفت داد میزد طاووس خرابه
حکایت خیلیاس
