کوهستان یک دنیا رمز و راز در دلش نهفته دارد و هر کوه قصه ناگفته ای که اگر گوش شنوایی باشد از اعصار و گذشته های دور خبرش می دهد.
کوه و کوهستان هزاران پیام با خود دارند و در اوج نا امیدی ها، خستگی ها و تنهایی ها تنها با یک نگاه به کوهی برافراشته هزاران گل امید در دل آدم جوانه می زند.
در ادامه مجموعه ای از جملات و متن ادبی، عاشقانه و زیبا در مورد کوه و کوهستان گردآوری کرده ایم، با پرشین استار همراه باشید.
متن ادبی در مورد کوه
قله یک کوه همواره سرآغاز دیگریست
*****
تو در کوهستان نیستی
بلکه این کوه ها هستند که از درونت سر برافراشته اند
*****
نمی توانی کوه ها را فتح کنی بلکه آن ها هستند که تو را فتح می کنند
*****
ای کوه
تو را فتح می کنند!
چه وهم شیرینی …
*****
بهترین مناظر بعد از سخت ترین صعودها پدیدار می شود
*****
از خیره شدن به کوه ها دست بردار
و شروع کن به بالا رفتن از آن ها
شاید سخت تر باشد
اما بی شک چشم انداز بهتری خواهد داشت
*****
کوه را خستگیِ ایستادن می فرساید
رود را خستگیِ رفتن
و انسان در میان ایستادن و رفتن ……
*****
از کوه بالا برو تا بتوانی دنیا را ببینی نه این که دنیا تو را ببیند
*****
همه می خواهند به قله ها برسند اما درست بالای کوه هیچ پیشرفتی وجود ندارد
بلکه در دره است که از چمن های سر سبز عبور می کنیم و یاد می گیریم
به چیزی تبدیل شویم که بتوانیم به قله بعدی صعود کنیم
*****
کسانی که به قله کوه می روند نیمی عاشق خود و نیمی عاشق گمنامی هستند
*****
متن عاشقانه در مورد کوه
کوه را به کوه می رسانم …
ماه را به برکه…
کبوتر را به باز …
در یک کلام بگویم …
دنیای ضرب المثل ها را زیر ورو می کنم …
اگر در منطق شان رسیدن من به تو نباشد …
*****
بیستون
از آن وقت نام گرفت کوه
که تکیه به عشقِ شیرین نداشت فرهاد….!
*****
از همه زیباتری وُ
این ترسناک است
کوه هرچه بلندتر
درّه اش عمیق تر است
*****
کوه ها از ابتدا کوه نبودند
آدم هایی بودند که بعد از به هم رسیدن
سنگ شدند …
*****
انگار که یک کوه
سفر کرده از این دشت
این قدر که خالی شده
بعد از تو جهانم …
*****
کوه نیستی
اما
صدایت که می زنم
شعر و شور و عشق
به من باز می گردد …
*****
هیچ چیز با تو شروع نشد
همه چیز با تو تمام می شود
کوهستان هایی که قیام کرده اند
تا آمدنت را پیش از همگان ببینند
*****
هر که در عشق
سر از قله برآرَد هنر است!
همه تا دامنه کوه تحمل دارند …
*****
عشق
شانه یِ مَردانه می خواهد
مثل وقتی که
کوه شانه اش را بالا می دهد
تا ابر
تمامِ دلتنگی اش را ببارد …
*****
متن تنهایی و کوه
گاهی می اندیشم درختی که
تنها بالای کوه زندگی می کند
چرا از جنگل فرار کرده!
*****
کم نیستند آدم هایی که از فرط تنهایی
به کوه ها پناه برده اند
*****
وقتی چاره ای نمی ماند
وقتی فقط می توانی بگویی
هر چه بادا باد…
حتی اگر دل کوه را هم داشته باشی
گریه ات می گیرد …
*****
مزه شیرین فتح قله را کوهنوردی می چشد
که تنهایی اش را با کوه سهیم شده
و یک کوه تنهایی را با تمام جان طی کرده است
*****
همچون کوه تنهایم
هیچ می دانستی کوه ها گریه نمی کنند …
فقط ناگهان می بینی فرو ریخته اند!