غزل شماره 195 دیوان حافظ
غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند
تو را صبا و مرا آب دیده شد غماز
و گر نه عاشق و معشوق رازدارانند
ز زیر زلف دوتا چون گذر کنی بنگر
که از یمین و یسارت چه سوگوارانند
گذار کن چو صبا بر بنفشه زار و ببین
که از تطاول زلفت چه بیقرارانند
نصیب ماست بهشت ای خداشناس برو
که مستحق کرامت گناهکارانند
نه من بر آن گل عارض غزل سرایم و بس
که عندلیب تو از هر طرف هزارانند
تو دستگیر شو ای خضر پی خجسته که من
پیاده میروم و همرهان سوارانند
بیا به میکده و چهره ارغوانی کن
مرو به صومعه کان جا سیاه کارانند
خلاص حافظ از آن زلف تابدار مباد
که بستگان کمند تو رستگارانند
معنی و تفسیر
حالا که متوجه اشتباه خود شده اید به جای این که غصه ی اشتباهات گذشته را بخورید، سعی کنید آن ها را جبران کنید و راه بهتری را برای زندگیتان انتخاب کنید.
بعضی مواقع کمک گرفتن از افراد دانا و مشورت با کسانی که دلسوز شما هستند راه حل بهتری را سر راهتان قرار می دهد.
دل به دنیا نبندید که زود گذر است. به امید خدا بیمار شما بهبود پیدا می کند.