روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست – در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست

غزل شماره 63 دیوان حافظ

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست

گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست

در عشق خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتو روی حبیب هست

آن جا که کار صومعه را جلوه می‌دهند
ناقوس دیر راهب و نام صلیب هست

عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست

فریاد حافظ این همه آخر به هرزه نیست
هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست

معنی و تفسیر

راه پر پیچ و خمی را برای رسیدن به مقصود انتخاب کرده اید و در این راه با مشکلات و رقیبان تنگ نظر مواجه خواهید شد اما نباید مایوس شوید چون در انتها شما کنار یار خواهید بود و نتیجه ی تلاش های خود را خواهید دید.

در راه عشق صبور باشید و درد و فراق یار را تحمل کنید زیرا در پایان با وصال یار تمام این سختی ها شیرین خواهد شد.

🔥 برای مشاهده فال امروزتان روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال حافظ امروز

روی تو کس ندید و هزارت رقیب هست – در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست

غزل شماره 63 دیوان حافظ

معنی و تفسیر

آخرین غزل ها

تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو – پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو

سبت سلمی بصدغیها فؤادی – و روحی کل یوم لی ینادی

کنون که بر کف گل جام باده صاف است – به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است

مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت – خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت

بوی خوش تو هر که ز باد صبا شنید – از یار آشنا سخن آشنا شنید

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی – پر کن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم – ناز بنیاد مکن تا نکنی بنیادم

ای در رخ تو پیدا انوار پادشاهی – در فکرت تو پنهان صد حکمت الهی

دل سراپرده محبت اوست – دیده آیینه دار طلعت اوست

ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش – دلم از عشوه شیرین شکرخای تو خوش

دردم از یار است و درمان نیز هم – دل فدای او شد و جان نیز هم

دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی – کز عکس روی او شب هجران سر آمدی

چندان که گفتم غم با طبیبان – درمان نکردند مسکین غریبان

دمی با غم به سر بردن جهان یک سر نمی‌ارزد – به می بفروش دلق ما کز این بهتر نمی‌ارزد

کنون که می‌دمد از بوستان نسیم بهشت – من و شراب فرح بخش و یار حورسرشت