گلچین ناب ترین اشعار روزبه بمانی (زیبا و عاشقانه)

در ادامه این مطلب گلچین زیباترین اشعار و شعرهای نو روزبه بمانی را برای شما گرداودری کرده ایم. با پرشین استار همراه باشید؛

اشعار زیبا و عاشقانه روزبه بمانی
اشعار زیبا و عاشقانه روزبه بمانی

کجا باید برم
یه دنیا خاطرت
تورو یادم نیاره؟

*****

نه با تو زندگی دارم،
نه از فکر تو آزادم
چه می موندی چه می رفتی
تو رو از دست می دادم

*****

شعرهای روزبه بمانی

به وسعتت جهانمو
شکنجه زار میکنم
ببین من از هجوم تو
کجا فرار میکنم …

*****

از من چه مانده بعد تو جز ناتوانی ام
جز سنگ قبر خاطره روی جوانی ام

بی عشق و بی عاطفه و هیچ وعده ای
ماندم چگونه سمت خودت میکشانی ام

آن من که آزموده جهان را به عشقِ خویش
حالا برای همچو تویی امتحانی ام

آن از نبرد بین تو و اعتماد من
این از قمار بین من و زندگانی ام

اگر برای ابد هوای دیدن تو نیفتد از سر من چه کنم؟
هجوم زخم تو را نمی کشد تن من برای کشته شدن چه کنم؟
هزار و یک نفری به جنگِ با دلِ من برای این همه تن چه کنم؟

*****

متن اشعار روزبه بمانی

سراب رد پای تو، کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هر شب هرم دستاتو به آغوشم بدهکارم

تو با دلتنگیای من، تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری، تظاهر می کنم هستی

تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست، فقط تصویر می‌ بینم

یه حسی از تو در من هست که می‌دونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هر شب درارو باز میذارم

تو با دلتنگیای من، تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری، تظاهر می‌ کنم هستی

*****

شعرهای کوتاه و نو روزبه بمانی
شعرهای کوتاه و نو روزبه بمانی

اگر برای ابد
هوای دیدن تو
نیفتد از سرم چه کنم؟

*****

من با همه ی درد جهان ساختم اما
با درد تو هر ثانیه در حال نبردم

تو دور شدی از من و با این همه یک عمر
من غیر تو حتی به کسی فکر نکردم

من خسته ام از این همه تاوان جدایی
ای بی خبر از حال من امروز کجایی؟

من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی

ای دوست کجایی؟

انقدر که راحت به خودم سخت گرفتم
از عشق شده باور من درد کشیدن

گیرم همه آینده ی من پاک شد از تو
با خاطره های تو چه باید بکنم من

من خسته ام از این همه تاوان جدایی
ای بی خبر از حال من امروز کجایی؟

من صبر نکردم که به این روز بیفتم
انقدر نگو صبر کنم تا تو بیایی

ای دوست کجایی؟

*****

کجا باید برم
یه دنیا خاطرت تورو یادم نیاره
کجا باید برم
که یک شب فکر تو منو راحت بذاره
چه کردم با خودم
که مرگ و زندگی برام فرقی نداره
محاله مثل من
توی این حال بد کسی طاقت بیاره
کجا باید برم
که تو هر ثانیم تورو اونجا نبینم
کجا باید برم
که بازم تا ابد به پای تو نشینم
قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم
دیگه هرجا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم

جوونیمو سفر کردم که از تو دور شم یک دم
منو هر جور میبینی شبیه یک سفرنامم
شبیه یک سفر نامم
کجا باید برم
که تو هر ثانیم تورو اونجا نبینم
کجا باید برم
که بازم تا ابد به پای تو نشینم
قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم

دیگه هرجا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم

*****

اشعار عاشقانه روزبه بمانی

یه روزی میاد که دیگه دلت برام نریزه
که یادت نیاد تولد من چند پاییزه

هر کدوم از ما کنار یکی دیگه خوشبخته
چیزی که امروز باورش واسه هر دومون سخته

یه روزی میاد سالی یه بارم یاد هم نیایم
از گذشتمون جز فراموشی هیچ چیزی نخوایم

از تو فکر ما خاطراتمون می‌تونه رد شه
بدون اینکه حتی یه لحظه حالمون بد شه

فکر نکردن به خاطراتمون‌ و بلد می‌ شیم
می‌ بینیم هم‌ و از کنار هم ساده رد می‌ شیم

انگار نه انگار به من می‌گفتی بی تو نابودم
انگار نه انگار یه روزگاری عاشقت بودم

می‌ بینیم همو اونم یه جا که غرق احساسیم
با هرکی باشیم نباید بگیم همو می‌ شناسیم

برای اینکه حتی یه لحظه سمت هم نیایم
میری و میرم بی‌ خداحافظی، بدون سلام

*****

چنان شاخه ی خشک روی درخت میان زمین و هوا مانده ام
برای تو که سال ها رفته ای چگونه بگویم چرا مانده ام
چگونه بگویم چرا عاشقم مرا عشق راه فریبی شده
چگونه تورا میپرستم هنوز عجب روزگار غریبی شده
خودم خواستم با تمام وجود با تویی که نبود عاشقانه بمانم
من این عشق را با همین کوه غم روی دوش دلم تا ابد میکشانم
خودم خواستم با تمام وجود با تویی که نبود عاشقانه بمانم
من این عشق را با همین کوه غم روی دوش دلم تا ابد میکشانم

*****

عمرمو کشتم پای این خاطره های سردم
با توام دنیا با توام مبی رحم
بزا چند سال عقب برگردم
یاد تو می افته هرکی عکسای منو می بینه
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
مث اونکه درد عالمو کشید
ولی پاره ی تنش عین امسال و ندید
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
مث خونمون که خاموشی گرفت
مث اون سالی که مادرم فراموشی گرفت
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
عمرمو کشتم پای این خاطره های سردم
با توام دنیا با توام مبی رحم
بزا چند سال عقب برگردم
یاد تو می افته هرکی عکسای منو می بینه
نفسم میگیره کار عکسای قدیمی اینه
حالم خوش نیست

حالم خوش نیست حالم خوش نیست
نه کسی که هدیه ای برای عیدش بخرم
نه کسی که خنده هاش و زیر بارون ببرم
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
واسه اون کسی که داغش تا همیشه با منه
مث مغروری که تو جمع زیر گریه میزنه
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
حالم خوش نیست حالم خوش نیست
عمرمو کشتم پای این خاطره های سردم
با توام دنیا با توام مبی رحم
بزا چند سال عقب برگردم
یاد تو می افته هرکی عکسای منو می بینه
نفسم میگیره کار عکسای قدیمی اینه
حالم خوش نیست

در ادامه بخوانید : گلچین زیباترین و بهترین اشعار افشین صالحی

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده