به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست – که مونس دم صبحم دعای دولت توست

غزل شماره 28 دیوان حافظ

به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست

سرشک من که ز طوفان نوح دست برد
ز لوح سینه نیارست نقش مهر تو شست

بکن معامله‌ای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست

زبان مور به آصف دراز گشت و رواست
که خواجه خاتم جم یاوه کرد و بازنجست

دلا طمع مبر از لطف بی‌نهایت دوست
چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست

به صدق کوش که خورشید زاید از نفست
که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست

شدم ز دست تو شیدای کوه و دشت و هنوز
نمی‌کنی به ترحم نطاق سلسله سست

مرنج حافظ و از دلبران حفاظ مجوی
گناه باغ چه باشد چو این گیاه نرست

معنی و تفسیر

همه راز دار شما نیستند پس فقط پیش کسی درد و دل کنید که دلسوز و راز دار باشد. غم و اندوه را از دلتان بیرون کنید و شادی را به خانه بیاورید.

با دیگران صادق باشید و بدی را به از خود دور کنید تا زندگی خوب، شاد و پر برکتی داشته باشید.

حرص و طمع خصلت ناپسندی است که باید مراقب باشید دچار آن نشوید. معامله ی سود آوری در انتظار شماست.

🔥 برای مشاهده فال امروزتان روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال حافظ امروز