سحرم دولت بیدار به بالین آمد – گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

غزل شماره 176 دیوان حافظ

سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد

قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد

مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد

گریه آبی به رخ سوختگان بازآورد
ناله فریادرس عاشق مسکین آمد

مرغ دل باز هوادار کمان ابروییست
ای کبوتر نگران باش که شاهین آمد

ساقیا می بده و غم مخور از دشمن و دوست
که به کام دل ما آن بشد و این آمد

رسم بدعهدی ایام چو دید ابر بهار
گریه‌اش بر سمن و سنبل و نسرین آمد

چون صبا گفته حافظ بشنید از بلبل
عنبرافشان به تماشای ریاحین آمد

معنی و تفسیر

به زودی نتیجه ی دعاها و صبر و شکیبایی که داشتید را می بینید و به خواسته ی خود می رسید. راز موفقیت تلاش، سرعت عمل و دور اندیشی است، با به کار بردن این سه راز می توانید رقبا را شکست داده و به اهداف خود برسید.

کسانی که قصد دشمنی با شما را داشتند حالا تسلیم شده اند و می دانند که موفق خواهید شد و دوران کامیابی شما فرا رسیده است.

به زودی پولی به دستتان می رسد که گره از مشکلاتتان باز می کند. صبور باشید و در مقابل حرف ها و طعنه های اطرافیان عکس العملی نشان ندهید، با عزمی راسخ به راه خود ادامه دهید تا به اهداف خود برسید.