غزل شماره 394 دیوان حافظ
ای روی ماه منظر تو نوبهار حسن
خال و خط تو مرکز حسن و مدار حسن
در چشم پرخمار تو پنهان فسون سحر
در زلف بیقرار تو پیدا قرار حسن
ماهی نتافت همچو تو از برج نیکویی
سروی نخاست چون قدت از جویبار حسن
خرم شد از ملاحت تو عهد دلبری
فرخ شد از لطافت تو روزگار حسن
از دام زلف و دانه خال تو در جهان
یک مرغ دل نماند نگشته شکار حسن
دایم به لطف دایه طبع از میان جان
میپرورد به ناز تو را در کنار حسن
گرد لبت بنفشه از آن تازه و تر است
کآب حیات میخورد از جویبار حسن
حافظ طمع برید که بیند نظیر تو
دیار نیست جز رخت اندر دیار حسن
معنی و تفسیر
به زودی لطف خداوند شامل حال شما شده و خوشبخت و سعادتمند می شوید. خانواده و دوستان خوبی دارید قدر آن ها را بدانید.
آینده نگر باشید و از هر فرصتی برای ساختن فردای بهتر استفاده کنید. در هیچ شرایطی دچار کبر و غرور نشوید چون باعث پشیمانی شما خواهد شد. پیمانی که با مشعوق بسته اید خوب است.