یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود – وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود

غزل شماره 212 دیوان حافظ

یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود

از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود

در مقامات طریقت هر کجا کردیم سیر
عافیت را با نظربازی فراق افتاده بود

ساقیا جام دمادم ده که در سیر طریق
هر که عاشق وش نیامد در نفاق افتاده بود

ای معبر مژده‌ای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخواب صبوحی هم وثاق افتاده بود

نقش می‌بستم که گیرم گوشه‌ای زان چشم مست
طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود

گر نکردی نصرت دین شاه یحیی از کرم
کار ملک و دین ز نظم و اتساق افتاده بود

حافظ آن ساعت که این نظم پریشان می‌نوشت
طایر فکرش به دام اشتیاق افتاده بود

معنی و تفسیر

جبران اشتباهات گذشته به شما این فرصت را داده است که در چند قدمی موفقیت باشید، به زودی غم و غصه جای خود را به روزهای خوب و شاد خواهد داد.

تردید و دو دلی را از خود دور کنید و اراده و پشتکار قوی داشته باشید. بخشنده باشید و انفاق کنید.

نذری دارید که باید آن را ادا کنید. با والدین خود مهربان باشید و بیش تر به آن ها توجه کنید. به امید خدا مشکل مسافرتان حل می شود.

🔥 برای مشاهده فال امروزتان روی دکمه زیر کلیک فرمایید

فال حافظ امروز