انشای ادبی درباره زمستان گذشت و بهار آمد برای دانش آموزان پایه دوازدهم

انشا خواندنی و ادبی در مورد زمستان گذشت و بهار آمد برای کودکان و دانش آموزان پایه چهارم تا دوازدهم

انشا ادبی زمستان گذشت و بهار آمد
انشا ادبی زمستان گذشت و بهار آمد

ننه سرما گیس های سفید و برفی اش را زیر روسری خوشرنگ قدیمی اش جمع کرده و آماده رفتن است. بهار سرسبز، مهمان جدید زمین، با خود شکوفه‌ های رنگارنگ، طراوت و زیبایی را به ارمغان آورده است.

دانه هایی که در فصل زمستان زیر خاک مدفون شده و به خواب زمستانی رفته بودند حالا با آمدن بهار جوانه زده اند و برای دیدن نور خورشید با هم رقابت می کنند.

گل های کوچک آبی رنگ زودتر از دیگر گل ها از زیر خاک مرطوب سر برآورده و زمین را تزئین کرده اند و گل های زرد رنگ قاصدک بعد از گذشت یک زمستان طولانی بار دیگر سبز شده اند و منتظرند که به قاصدکی سبکبال تبدیل شوند.

درخت ها پر از شکوفه های سپید و صورتی شده است و نسیم رهگذر با بازیگوشی با آن ها مشغول بازی است. پرندگان شاد از آمدن بهار، نغمه ی بهاری سر می دهند و شادی خود را با دیگران تقسیم می کنند.

خورشید در آسمان می درخشد و آسمان آبی آبیست، ابرهای سپید پنبه ای آرام آرام در آن بیکران زیبا حرکت می کنند و تغییر شکل می دهند.

هرزگاهی ابرهای خاکستری جای آن ابرهای سپید زیبا را می گیرند و خورشید تابان پشت ابرها پنهان می شود. آنگاه صدای رعد و برق در همه جا می پیچد و قطره های باران بهاری شروع به باریدن می کنند.

قطره های باران همه ناپاکی ها و گرد و غبار را از چهره ی طبیعت می شویند و خاک را مرطوب می کنند. سپس بوی خوش خاک با عطر بی نظیر سبزه ها و شکوفه ها درهم آمیخته و همه جا می پیچد و موجودات زمین را سرمست می کند.

با بارش باران بر طراوت و زیبایی بهار افزوده می شود و مناظر شگفت انگیزی پدید می آید. گویی بهار معجزه ایست که با آمدنش حیاتی دوباره به زمین بخشیده است.

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده