انشا خواندنی و زیبا در مورد آینه به ما چه میگوید برای دانش آموزان پایه چهارم تا دهم
آیینه تنها دوست صادق من است و هر آن چه می گوید حقیقتی انکار نشدنی ست، زمانی که در آیینه می نگرم خودم را می بینم، خود عصبانی، غمگین، شاد، امیدوار و یا نا امید، آیینه واقعیت مرا به من نشان می دهد و از خودم با من سخن می گوید.
در روزهای غمگینی با نگریستن در آیینه خود غمگینم را می بینم و آیینه به من می گوید که با یک لبخند مصنوعی نمی توانم اندوه درونم را از او و خودم پنهان کنم، او از چشم ها و نگاهم می فهمد که در درونم چه می گذرد و آن را نشانم می دهد.
در روزهایی که عصبانی هستم آیینه خشمم را به من نشان می دهد و به من می گوید که خشم درونم چگونه می تواند ظاهر آرامم را دچار آشوب و تغییر کند و من می بینم که در آن لحظات هیچ نشانی از خود واقعی ام نیست و با خشمی که خوشایند نیست احاطه شده ام.
زمانی که از درون شاد هستم و در آیینه می نگرم گویی لبخند آیینه را هم می بینم او با من می گوید که شادی ام را از برق چشم هایم خوانده است و آن را با پاکی و زلال وجودش به من نیز نشان می دهد.
آیینه به من می گوید در روز هایی که مهربان هستم، کار خوبی انجام داده ام و لبخند به لب دارم چقدر زیباتر هستم و در روزهایی که خشمگین و یا اندوهگین هستم شادابی و نشاط در چهره ام رنگ می بازد و در اندوه درونم گم می شود.
تنها کسی که هیچ وقت به من دروغ نمی گوید آیینه است، او نمی تواند جز آن چیزی که هستم را به من نشان دهد، او نمی تواند به جز حقیقت چیز دیگر بگوید زیرا برای آیینه دروغ و یا ظاهر سازی امری نشدنی ست.
