انشا در مورد سرگذشت دفتر من برای دانش آموزان پایه ششم

انشا خواندنی و زیبا درباره سرگذشت دفتر من برای نوجوانان و دانش آموزان پایه چهارم تا دوازدهم

انشا در مورد سرگذشت دفتر من
انشا در مورد سرگذشت دفتر من

روزی که مادرم برایم دفتر انشا جدیدی تهیه کرد خیلی خوشحال شدم، زیرا خیلی دفتر زیبایی بود و انگار آن هم خوشحال بود که من صاحب جدیدش هستم و به من لبخند می زد.

مادرم از من خواست که از دفترم خوب نگه داری کنم زیرا که دفترها هم جان دارند و خوبی و بدی را متوجه می شوند؛ اما من آن موقع متوجه منظور مادرم نشدم و مشغول نگاه کردن به دفتر جدیدم بودم.

و از آن روز ماجرای من و دفترم شروع شد، من خیلی سعی می کردم از او به درستی مراقبت کنم، اما او همیشه زیر دست و پا افتاده بود یا برگ هایش زیر دستانم خم می شد و یا به هر دلیلی برگی از او جدا می کردم.

من در نگهداری از دفترم خیلی بی نظم بودم و می دیدم که او همیشه ناراحت و غصه دار است؛ از اینکه می دیدم او در کنار من خوشحال نیست خیلی ناراحت می شدم.

روزی از او پرسیدم تو چرا اینقدر ناراحت هستی؛ آیا من را دوست نداری؟ و او در جواب گفت: من خیلی تو را دوست دارم تو صاحب من هستی و من یاد گرفته ام که به صاحبم وفادار باشم و او را دوست بدارم.

اما تو با من بد رفتاری می کنی؛ تو نمی دانی که من چه راه سختی را طی کرده ام تا به دست تو رسیده ام؛ در ابتدا که من قسمتی بودم از یک درخت و در طبیعت زندگی خوبی داشتم و در کنار دوستانم خیلی خوشحال بودم.

اما روزی مرا قطع کردند و به کارخانه بردند و در آن جا به روشی بی رحمانه ما را برش زدند و بعد به صورت خمیر درآوردند و بعد مارا تبدیل به دفتر کردند؛ من و دوستانم را از یکدیگر جدا کردند.

من روزها دست به دست شده ام، روزها در مغازه لوازم التحریر منتظر بوده ام تا صاحبی بیاید و من را ببرد؛ به من احترام بگذارد و مرا دوست بدارد؛ اما تو مدام با من بد رفتاری می کنی مرا به این ور و آن ور پرتاب می کنی.

هر یک برگی که از من جدا می کنی برای من بسیار دردناک است؛ من خیلی از سخنان دفترم ناراحت شدم و تازه متوجه منظور مادرم شدم که می گفت دفترها خوبی و بدی را متوجه می شوند.

فکرش را نمی کردم که با کارهایم اینقدر دفترم را ناراحت کرده ام؛ از او عذرخواهی کردم و به او قول دادم که از این به بعد رفتار خوبی با او داشته باشم.

و از آن روز به بعد من و دفترم دوست های خیلی خوبی برای یک دیگر شدیم و من به خوبی از او مراقبت می کردم؛ او هم بسیار شاد و خوشحال بود از اینکه در کنار من است.

🔥 فال امروزتو خوندی؟

فالم رو نشون بده